شرح دعای روز نوزدهم ماه رمضان

شرح دعای روز نوزدهم ماه رمضان در چهار فراز: 1. برکت به چیست؟ 2. دو راهی شکر و کفر 3. امید داشتن به قبول عمل مهم تر از خود عمل 4. بهترین راهنما

دعای روز نوزدهم‏

«اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيهِ حَظِّي مِنْ بَرَكَاتِهِ وَ سَهِّلْ سَبِيلِي إِلَى خَيْرَاتِهِ وَ لا تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَنَاتِهِ يَا هَادِيا إِلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ»

ترجمه: اى خدا در اين روز بهره ی مرا از بركاتش وافر گردان و به سوى خيراتش راهم را سهل و آسان ساز و از حسنات مقبول آن مرا محروم مساز اى راهنماى بسوى دين حق آشكار.

رمضان

شرح دعای روز هجدهم ماه رمضان

شرح فراز اول:

«اللَّهُمَّ وَفِّرْ فِيهِ حَظِّي مِنْ بَرَكَاتِهِ» اى خدا در اين روز بهره من را از بركاتش وافر گردان!

برکت به چیست؟

مردم درباره ی این که حظ و کیفشان به چیست با هم تفاوت دارند. قارون هر وقت به میان مردم می آمد با کبکبه و دبدبه می آمد همه ی زینتش را با خود همراه می ساخت و شکوهی شاهی به خودش می داد.

بعضی که تنها به دنبال زندگی بهتر بودند وقتی قارون را در این وضعیت می دیدند می گفتند: ای کاش برای ما هم مثل آنچه قارون دارد بود او کیف زیادی می کند!»  آنانی که اهل علم و تفکر بودند می گفتند: وای برشما ثواب خداوند برای آنانی که ایمان به او داشته و عمل صالح انجام دهند بهتر است!

البته خوب فهمیدن این سخن نیاز به صبر و شکیبایی داشت که غالبا از آن بی بهره اند و بعد که زمین قارون را بلعید و در خود جای داد همان ها که قبلا جایگاه قارون را آرزو می کردند گفتند: وای! مثل این که واقعا روزی دست خداست! اگر خدا به ما لطف نکرده بود ما هم الآن در قعر زمین بودیم! (سوره قصص آیات 709 تا 82)

این فراز از دعای روز نوزدهم می گوید: باید کام خود را عوض نمود و آن را آخرتی کرد. کام دنیایی با برکت آشنایی ندارد. کام دنیایی عقلش در همان چیزی است که می چشد. برکت را کسانی می  فهمند که بارها آن را تجربه کرده اند و حظّ معنوی زیادی برده اند.

انسان هایی که فقط به مال حلال فکر می کنند بارها تجربه کرده اند چطور با درآمدی اندک که بعضی وقت ها کمتر هم می شده است توانسته اند به مدد خداوند زندگی یشان را آبرومندان بگذرانند. خانواده اشان را همیشه خوشحال نگه داشتند، بدون این که آنها را با جلوه های دنیا قلقلک بدهند و شادی مصنوعی برایشان فراهم آورند.

شرح فراز دوم دعای روز نوزدهم ماه رمضان

«وَ سَهِّلْ سَبِيلِي إِلَى خَيْرَاتِهِ» و بسوى خيراتش راهم را سهل و آسان ساز!

دوراهی شکر و کفر

خداوند راه خیر را از شر به انسان ها نمایانده است و این تصمیم انسان هاست که راه خیر را بروند و یا راه شر را برگزینند « إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً» (انسان: 3) این همان هدایت عمومی خداوند است.

وقتی انسان راه خیر را برمی گزیند یقینا تازه مشکلاتش شروع می شود و هرچه در این راه بیشتر پیش می رود با مسائل زیادتری دست و پنجه نرم خواهد کرد در اینجاست که خداوند به کمک او می آید و دست بنده به راه آمده اش را می گیرد و او را تا رسیدن به مقصد همراهی می کند. این هدایت اختصاصی است. هدایت نخست نشان دادن راه است و این هدایت به مقصد رساندن فرد است.

هدایت عمومی مال عموم مردم است ولی هدایت اختصاصی مخصوص سالک است. راه افتادن از انسان، راه بردن از خداوند. از تو حرکت از خدا برکت.

آسان شدن مسیر کمال نیازمند به عزم و اراده ی زیاد است. این خداوند است که اراده انسان را تقویت می کند تا او از پس سختی راه برآید.

شرح فراز سوم دعای روز نوزدهم ماه رمضان

«وَ لا تَحْرِمْنِي قَبُولَ حَسَنَاتِهِ» و از حسنات مقبول آن مرا محروم مساز!

امید داشتن به قبول عمل مهم تر از خود عمل

وقتی حضرت ابراهیم و اسماعیل مشغول بازسازی خانه ی خداوند شدند مدام از او می خواستند که اعمالشان را قبول کند: (بقره: 127) دقت کنید! دو پیامبر بزگ خداوند مشغول بهترین کار هستند ولی همچنان دغدغه ی پذیرش عمل خود توسط خداوند را دارند.

دغدغه ی پذیرش عمل بیشتر از خود عمل ارزش دارد. وقتی کسی به خانه ی خداوند مشرف می شود و یا برای زیارت به مدینه ی منور و یا دیگر مکان های مقدس می رود اولین خواسته اش باید این باشد که: خدایا عملم را بپذیر. این گونه تصور نکند که صرف رفتن به مکه و مدینه و دیگر مکان ها مقدس، توفیق است! خیر رفتن به این مکان ها زمینه ی توفیق است. تا خداوند عملی را قبول نکند هیچ توفیقی حاصل نشده است!

اولین جنایتی که در بدو آفرینش انسان صورت گرفت توسط قابیل بود که از قبول نشدن قربانیش ناراحت بود. این ناراحتی او را واداشت تا برادرش را تهدید به قتل کند برادرش به او گفت: خداوند تنها از متقین می پذیرد (مائده: 27)

اثر قبولی عمل کمتر شدن رغبت انسان به معصیت و بیشتر شدن میل انسان به طاعت است. وقتی قابیل پس از بردن قربانی به درگاه خداوند میل به کشتن برادرش پیدا می کند معلوم است که عملش قبول نشده است. وقتی عملی قبول نشود و انسان تصور کند قبول شده است جرأت معصیت در انسان افزایش می یابد.

یعنی قبول نشدن عمل به معنی مردود شدن آن است. کسی که مردود می  شود تنها جائزه ی قبولی را از دست نداده است بلکه ننگ مردودی هم به پیشانی اش خورده است. کسی که به بهشت نمی رود، به دوزخ می رود.

دعای روز نوزدهم میخواد بگه کسی که عملش قبول نمی شود مردود می شود و مردود شدن عمل دور شدن فرد از خداوند است و خاصیت این دور شدن میل به بیشتر به معصیت است.

خدایا دغدغه قبولی عمل را در ما زیاد فرما!

شرح فراز چهارم:

«يَا هَادِيا إِلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ» اى راهنماى به سوى دين حق آشكار!

بهترین راهنما

کلمه مبین در دعای روز نوزدهم صفت توضیحی حق است زیرا حق همیشه مبین و آشکار است. ممکن است چند صباحی باطل همچون کف روی آب حقیقت را می  پوشاند ولی در نهایت باطل می رود و حق نمایان می گردد. « جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» (اسراء: 81)

با همه ی روشن بودن حق اگر کسی در تاریکی به سر ببرد فرقی بین رنگ روشن و تیره نمی گذارد. هر چه رنگ روشن باشد باز نیازمند به نور است تا روشنی آن مشخص گردد. خداوند همه ی راه برون رفت از تاریکی را به همه ی انسان ها توسط عقل و شرع نشان داده است این انسان ها هستند که باید تصمیم به خروج از آن بگیرند.

منتها زمانی که تصمیم گرفتند و راه افتادن خداوند کمکشان می کند تا از پس مشکلات خروج از تاریکی برآیند.« قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتَابٌ مُّبِينٌ، يَهْدِى بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَمِ وَ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلىَ النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلىَ‏ صرِاطٍ مُّسْتَقِيمٍ  » (مائده: 15 و 16)

دیدگاهتان را بنویسید