شرح دعای روز هفتم ماه رمضان

شرح دعای روز هفتم ماه رمضان در پنج فراز: 1.استمداد از صبر و نماز 2. تفاوت لغزش و گناه 3. دوام ذکر 4. توفیق، نیاز مومن 5. انواع هدایت

دعای روز هفتم

«اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِهِ وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ بِتَوْفِيقِكَ يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ »

ترجمه: اى خدا مرا در اين روز بر روزه و اقامه ی نماز يارى كن و از لغزش ها و گناهان دور ساز و ذكر دايم نصيبم فرما به حق توفيق بخشى خود اى رهنماى گمراهان عالم!

رمضان

شرح دعای روز ششم ماه رمضان

شرح فراز اول :

«اللَّهُمَّ أَعِنِّي فِيهِ عَلَى صِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ» اى خدا مرا در اين روز بر روزه و اقامه ی نماز يارى كن!

استمداد از صبر و نماز

قرآن به ما دستور می دهد تا از صبر و نماز کمک بگیریم. صبر در احادیث به روزه تعبیر شده است؛ روزه بارزترین مصداق صبر است. به خاطراین که مصادیق دیگر صبر فشاری وارد شده از بیرون است که انسان باید در مقابل آن شکیبایی کند و بی تابی نکند مثل فوت یکی از عزیزان، ولی در روزه هیچ فشاری نیست. این خود انسان است که تصمیم گرفته است تا خود را از لذائذ محروم کند.

در دو آیه ی قرآن این مسئله مطرح شده است: « وَ اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَكَبيرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعينَ» (بقره: 45) يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اسْتَعينُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ» (بقره: 153) چنان چه مشاهده می کنید در آیه ی نخست درباره ی نماز گفته شده است که جز بر دل آنها که در مقابل خداوند خاشع و فروتن هستند و هراس و محبت او را در دل خود راه داده اند سنگین می نماید. و در آیه دوم درباره ی صبر گفته شده است که خداوند همراه با صابران است و آنها را تنها نمی گذارد و در این تحمّل و شکیبایی کمکشان می کند.

طبق دستور قرآن، درشرح فراز نخست دعای روز هفتم ماه رمضان انسان از خداوند می خواهد تا او را در روزه که همان صبر است و در قیام و عبادت که شاخص ترین آن نماز است یاری کند. ماه مبارک رمضان دارای بیشترین اعمال عبادی است که یکی از مهم ترین این اعمال هزار رکعت نماز در طول این ماه است. توضیح این نماز در ذیل دعای بیست و هشتم آمده است.

شرح فراز دوم دعای روز هفتم ماه رمضان

«وَ جَنِّبْنِي فِيهِ مِنْ هَفَوَاتِهِ وَ آثَامِه» و از لغزش ها و گناهان دور ساز!

تفاوت لغزش و گناه

عرب به چیزی که در هوا معلق ماده باشد مانند پر می گوید: «هفا الشیء فی الهواء». به همین مناسبت به لغزش های زبان هفوات لسان گفته می شود.

لغزش خطایی است که سهوا انجام گرفته است و هیچ قصدی در کار نبوده است. فرض کنید کسی که زیاد حرف می زند و یا زیاد شوخی می کند طبیعی است سخنان باطل و یا آزار دهنده و یا زشتی برزبانش جاری می شود. به همین خاطر در اسلام به سکوت خیلی توصیه شده است زیرا انسان از بسیاری از لغزش ها ایمن خواهد شد.

«اثم» به معنای کندی و تأخیر است. کسی که نسبت به خیر و خوبی با کندی برخورد کند و انجام آن ها را به تأخیر بیاندازد در واقع اعمال زشت را جایگزین آن می سازد. در همه ی فرصت های خیرورزی انسان اگر شتاب نکند « يُسارِعُونَ فِي الْخَيْرات‏ »(آل عمران: 114) و از دیگران در انجام خوبی ها پیشی نگیرد « فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرات‏» (بقره: 148) یقینا دچار ارتکاب زشتی ها می شود. بر همین اساس خداوند در قرآن اثم را در مقابل برّ و خوبی قرار می دهد. « تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوى‏ وَ لا تَعاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَ الْعُدْوان‏ (مائده: 2)»

کسی که در احسان به دیگران کندی کند دچار بخل می شود و کسی که در خیرخواهی نسبت به دیگران تعجیل نکند دچار حسادت خواهد شد.

شرح فراز سوم دعای روز هفتم ماه رمضان

«وَ ارْزُقْنِي فِيهِ ذِكْرَكَ بِدَوَامِهِ» و ذكر دائم نصيبم فرما!

دوام ذکر

هر انسانی زمانی که دستش از زمین کوتاه بشود به آسمان چنگ می زند و از خداوند استمداد می طلبد. خصوصا زمانی که نشانه های مرگ را مشاهده می کند. همه ی تأسف قرآن از همین است که چرا انسان در وقت مشکل به یاد خدا می افتد و در دیگر حالات زندگی یادی از خداوند نمی کند که هیچ بلکه انگار که او را نمی شناسد. « فَلَوْ لا كانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَها إيمانُها (یونس: 98) چرا هیچ امتی وقتی ایمان نیاورد که ایمانش برایش نفعی ببخشد؟! فرعون نیز وقتی داشت غرق می شد گفت که به پروردگار موسی ایمان آوردم خداوند فرمود: الان؟! (یونس: 90 و 91)»

دوام ذکر خداوند یعنی انسان به این مرحله از کمال برسد که هیچ قدرتی را برای خود قائل نبوده و همه را از ناحیه خداوند بداند و لذا برای هرکاری هر چند کوچک از او استمداد بطلبد زیرا: «لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم، بحول الله و قوته اقوم و اقعد»

از مصادیق دوام ذکر، گفتن « بسم الله الرحمن الرحیم» در ابتدای هر کاری است.

همچنین احادیث، مصداق بارز «ذکر کثیر» را که بارها در قرآن آمده است، تسبیحات حضرت زهراء (علیها السلام) دانسته اند.

شرح فراز چهارم:

«بِتَوْفِيقِكَ» به حق توفيق بخشى خود!

توفیق, نیاز مؤمن

امام جواد(علیه السلام) می فرمایند: مؤمن نیازمند سه خصلت است: توفیقی از ناحیه ی خداوند و موعظه گری از دورن خودش و پذیرش از کسی که او را خیرخواهی می کند.

توفیق به معنای هماهنگ شدن همه ی اسباب برای انجام کار نیک است. مثلا امکان کسب مال از راه حلال مصداقی است برای «توفیق من الله».

در دعای روز هفتم ماه رمضان می خواهد بگوید خداوند ممکن است ما را به خاطر زشتی هایمان موفق به انجام کارهای صالح نکند. این مسئله اختصاص به افراد ندارد بلکه مربوط به جمعیت ها نیز می شود. طبق حدیثی از پیامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) قوم سلمان دارای این توفیق شدند که مسئولیت رسالت ناب را بر دوش گرفتند. آری! ایرانی ها تنها طلایه داران اسلام ناب در سرار جهان هستند. این بزرگ ترین توفیق است!

مثلا با همه ی وعده ای که به خود داده ایم تا شب های قدر به نحو احسن عبادت کنیم اما مشکلی پیش می آید و ما مجبور می شویم این سه شب را نه آن گونه که انتظارش را داشته ایم سپری نماییم.

ما هرچند در همه ی کارهایمان نیازمند به توفیق هستیم ولی این نیاز را بیشتر در کارهای صالحی که جنبه ی کفایی داشته احساس می کنیم. کارهای کفایی، اعمالی هستند که یک یا چند نفر برای انجام آن کافی است و زمانی که انجام گرفت دیگر کاری برای انجام باقی نمی ماند.

علت این که خداوند می خواهد ما در کارهای خیر شتاب نموده و از یک دیگر پیشی بگیریم، این است که با شوقی که از خود برای انجام کار نیک نشان می دهیم در واقع از خداوند درخواست می کنیم که گناهان ما را بخشیده و نگذارد این گناهان مانع توفیق ما برای انجام کارهای صالح گردد.

شرح فراز پنجم دعای روز هفتم ماه رمضان

«يَا هَادِيَ الْمُضِلِّينَ» اى رهنماى گمراهان عالم!

انواع هدایت

هدایت به دو قسم تقسیم می شود:

هدایتی که خداوند انجام می دهد و هدایتی که انبیا و جانشینان انبیا و دیگر صالحین انجام می دهند.

هدایتی که پیامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) انجام داد؛ اسلام عزیز را ارائه نمود و با آن راه را از چاه نشان داد. وقتی انسان متوجه راه از بی راهه شد می تواند راه را انتخاب کند و می تواند ناسپاسی نموده و بی راهه را برگزیند.« إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً (نساء: 3)» در انتخاب راه دین هیچ اجباری نیست. « لا إِكْراهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَي‏ (بقره: 256)»

اما هدایتی که خداوند مستیقماً خودش آن را انجام می دهد. یعنی تنها آدرس نمی دهد بلکه به شخص این توفیق را می دهد که به مطلوب برسد. این که ما در سوره ی حمد از خداوند می خواهیم که ما را به راه مستقیم هدایت کن نه به راه مغضوبین و ضالین منظور همین هدایت است.

هر جا هدایت عمومی است یا خداوند آن را نسبت به دیگران می دهد و یا از ضمیر (نا) یعنی ما استفاده می کند. ولی زمانی که هدایت اختصاصی مراد است آن را تنها به خودش نسبت می دهد. هدایت اختصاصی مثل علم لدنی و رزق من حیث لا یحتسب است که اختصاص به کسانی دارند که از هدایت عمومی بیشترین بهره را برده اند حال از خداوند می خواهند تا با هموار نمودن راه کمال آنها را توفیق دهد به بالاترین درجات رشد نائل آیند. بر همین اساس هدایت عمومی مال همه ی مردم است. « شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقان‏» (بقره: 175)  ولی هدایت اختصاص تنها برای متقین است « ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ» (بقره: 2)

دیدگاهتان را بنویسید